♣♣♣ به وبلاگ میدان داران فرهنگ خوش آمدید♣♣♣ اقتصاد اسلامی از منظر امام خمینی (ره) - اقتصادوفرهنگ باعزم ملی ومدیریت جهادی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نظام اقتصادی اسلام دارای سمت و سو و اهداف مادی و معنوی معینی است که می توان آنها را به شرح زیر طبقه بندی کرد:

1- هدایت مردم به سمت اخلاق کریمه و ارزشهای معنوی.

2- استقرار عدالت اجتماعی و اقتصادی در جامعه.

3- رشد استعدادها و شکوفایی قدرت ابتکار و خلاقیت انسانها.

4- ریشه کن کردن فقر در جامعه.

5 - اولویت دادن به منافع و مصالح مستضعفان و محرومان و رسیدگی خاص به آنها.

6- برآوردن نیازهای اقتصادی مشروع و معقول مردم.

7- رشد و شکوفایی اقتصادی و بارور کردن تجارت، صنعت و کشاورزی و. . .

8 - ایجاد رفاه، آسایش و امنیت اقتصادی برای عموم افراد جامعه.

9- پرهیز از وابستگی اقتصادی به بیگانه و نفی سلطه اجانب بر اقتصاد کشور.

10- گسترش مشارکت عمومی مردم بویژه مستضعفان و محرومان در اقتصاد.

از نظر حضرت امام (ره) ،  اقتصاددر اسلام هدف نیست بلکه وسیله و ابزاری برای تکامل معنوی جامعه است. همچنین تبیین و پیاده کردن نظام اقتصادی اسلام بعهده علما و محققین اسلامی و کارشناسان مسلمان و متعهد است که باید اولا نظام اقتصادی اسلام را مطابق نیازها، شرایط و مقتضیات روز از منابع اسلامی استخراج، تبیین و تدوین نمایند و ثانیا طرحها و برنامه هایی برای تحقق آن ارائه دهند.

حضرت امام (ره) ، انقلاب اسلامی را انقلاب محرومین و مستضعفین می دانستند. در واقع انقلاب اسلامی اصولا از جانب مستضعفین علیه مستکبرین برپا شد.

از دیدگاه امام (ره) ، اقتصاد اسلامی نه سرمایه‌ داری است و نه کمونیستی یعنی هیچ کدام  از این دو مکتب مشروعیت ندارند.موضوع مالکیت فردی که محل نزاع این دو دیدگاه است در حد معقول و مشروع در اسلام وجود دارد و خیلی هم گسترده است و محدود به آنچه سوسیالیستها می‌گویند نیست. در اصل اسلام، محدودیت مالکیت فردی تنها بر اساس رعایت حلال و حرام و مشروع و نامشروع است، این حد مشروعیت، کنترل شدیدی در ثروت از لحاظ کمی و کیفی بوجود می‌آورد.

ناگفته پیداست که دست یابی به استقلال از اهداف اولیه انقلاب شکوهمند اسلامی بوده است و طبعا توجه به خودکفایی اقتصادی و در نتیجه حصول استقلال همواره مد نظر حضرت امام بوده است.از نظر امام اقتصاد تنها یک وسیله برای رسیدن به اهداف غایی بشر است و نه هدفی که همه فعالیت های انسان بر مبنای آن تنظیم شود.

نتیجه سخن این که در صورتی می توان اداره نظام را، اداره ای اسلامی دانست که تمامی الگوها، مدل های توسعه و ساختارهای اجتماعی بر اساس مبانی دینی شکل گرفته باشد .تحقق این امر خطیر بر عهده نهادهای فرهنگ ساز جامعه است.






تاریخ : دوشنبه 93/3/5 | 1:4 صبح | نویسنده : حسن رضاترابی | نظرات ()

میدان داران فرهنگ