♣♣♣ به وبلاگ میدان داران فرهنگ خوش آمدید♣♣♣ سوالات کتاب قیام حضرت مهدی عج1 - اقتصادوفرهنگ باعزم ملی ومدیریت جهادی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

  نمونه سوالات کتاب قیام حضرت مهدی (عج) اثر شهید آیت الله مطهری (ره)- قسمت اول

1 - اندیشه پیروزی نهائی نیروی حق و صلح و عدالت بر نیروی باطل و ستیز و ظلم و .... در روایات متواتر اسلامی به وسیله چه شخصیتی تعبیر شده ؟ ، گسترش جهانی ایمان اسلامی ، استقرار کامل و همه جانبه ارزشهای‏ انسانی ، تشکیل مدینه فاضله و جامعه ایده‏آل ، و بالاخره اجراء این ایده عمومی و انسانی به وسیله شخصیتی مقدس و عالیقدر که در روایات متواتر اسلامی ، از او به " مهدی " تعبیر شده است ، اندیشه‏ای است که کم و بیش همه فرق ومذاهب اسلامی - با تفاوتها و اختلافهائی - بدان مؤمن و معتقدند .

 

2 - اندیشه فوق ، به حسب اصل و ریشه قرآنی چه نوید داده؟       پیروزی نهائیایمان اسلامی ( 1 ) ، غلبه قطعی صالحان و متقیان ( 2 ) ، کوتاه شدن دست‏ ستمکاران و جباران برای همیشه ( 3 ) و آینده درخشان و سعادتمندانه بشریت‏ ( 4 ) را نوید داده است .

3 - این اندیشه بیش از هر چیز مشتمل بر چه عنصر است ؟

 

 خوشبینی نسبت به جریان کلی‏ نظام طبیعت و سیر تکاملی تاریخ و اطمینان به آینده ، و طرد عنصر بدبینی‏ نسبت به پایان کار بشر است ، که طبق بسیاری از نظریه‏ها و فرضیه‏ها فوق‏العاده تاریک و ابتر است .

 

4 - در زبان روایات اسلامی‏ امید و آرزوی تحقق این نوید کلی جهانی انسانی ؟ " انتظار فرج "

 

5 آیات مربوط به اندیشه فوق ؟

 

- هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لوکره المشرکون »- توبه / 33 وصف / . 9

 

- و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی‏ الصالحون »- انبیا / . 105

 

- و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمة ونجعلهم الوارثین و نمکن لهم فی الارض و نری فرعون و هامان و جنودهما منهم‏ ما کانوا یحذرون »- قصص / . 5

 

- قال موسی لقومه استعینوا بالله و اصبروا ، ان الارض لله یورثها من یشاء من عباده و العاقبة للمتقین »- اعراف. 128

 

 6 - اصل انتظار فرج از چه‏ اصل کلی اسلامی و قرآنی استنتاج می‏شود؟

 

 اصل " حرمت یأس از روح‏ الله " است بلکه افضل عبادات - شمرده شده است

 

7 انتظار فرج خوب و بد چگونه است؟

 

انتظاری‏ که سازنده و نگهدارنده ، تعهد آور ، نیرو آفرین و تحرک بخش‏ ، که نوعی عبادت و حق پرستی شمرده میشود ، و انتظاری که گناه است ، ویرانگر است اسارت بخش است ، فلج کننده است‏ و نوعی " ابا حیگری " باید محسوب گردد .

8 - این دو نوع انتظار فرج ، معلول چند نوع برداشت از ظهور عظیم مهدی موعود است ؟

 

 دو نوع بینش درباره تحولات و انقلابات تاریخی ناشی می‏شود .

 

شخصیت و طبیعت جامعه

 

 9 - آیا تحولات تاریخی یک سلسله امور تصادفی و اتفاقی است یا یک سلسله‏ امور طبیعی ؟

 

ما هنگامی که معلولی را با طبیعت کلی یک علت بسنجیم و آن را لازمه آن‏ طبیعت به طور کلی و عام و شامل نیابیم ، نام تصادف روی آن می‏گذاریم

 

الف- ، مجموع‏ حوادثی که به وسیله افراد به موجب انگیزه‏های فردی و شخصی به وجود می‏آید منجر به یک سلسله حوادث تصادفی می‏شود و آن حوادث تصادفی منشأ تحولات‏ تاریخی می‏گردد .

ب- نظریه دیگری این است که جامعه به نوبه خود ، مستقل از افراد ، طبیعت‏ و شخصیت دارد و به اقتضای طبیعت و شخصیت خود عمل می‏کند ، شخصیت جامعه‏ عین شخصیت افراد نیست ، بلکه از ترکیب و فعل و انفعال فرهنگی افراد ، شخصیتی واقعی و حقیقی به وجود می‏آید.

 

 10 - قوانین علمی ؟             عبارت است از جریانات کلی و عمومی طبیعت .

 

11 جامعه و تاریخ چگونه است ؟

جامعه ، طبیعت و خصلت و سنت و قاعده و ضابطه دارد ، یعنی طبق طبیعت خود عمل می‏کند و عملها و عکس العملهایش طبق یک سلسله‏ قوانین کلی و عمومی قابل توضیح است . پس تاریخ آن گاه فلسفه دارد و آن گاه تحت ضابطه و قاعده کلی در می‏آید و آن گاه موضوع و تفکر و مایه تذکر و آیینه عبرت و قابل درس آموزی است‏ که جامعه از خود طبیعت و شخصیت داشته باشد.

 

قرآن و تاریخ

 

12 - مسأله انتظار فرج چگونه بحثی است ؟

 

ضمن اینکه بحث فلسفی و اجتماعی است ، بحثی دینی و اسلامی است .

 

13 -   آیات قرآن مجید تاریخ را چگونه معرفی می کند؟

 

 به عنوان یک درس و یک منبع معرفت‏ و شناسائی ، یک موضوع تفکر و مایه تذکر و آیینه عبرت یاد می‏کند .

 

14 - آیا قرآن به تاریخ به چشم فردی می‏نگرد یا به چشم‏ اجتماعی ؟ و آیا قرآن تنها نظرش این است که زندگی افرادی را برای عبرت‏ سایر افراد طرح کند یا نظرش به زندگی جمعی است ؟

 

آیه آن :   تلک امة قد خلت لها ما کسبت و لکم ما کسبتم و لا تسئلون عما کانوا یعملون »( آنان امت و جامعه‏ای بودند که گذشتند و رفتند ، آنان‏ راست دستاوردهای خودشان و شما راست دستاوردهای خودتان ، شما مسؤول‏ اعمال آنان نیستید ( تنها مسؤول اعمال خود هستید (

 

 15 -آیا از قرآن می‏توان استنباط کرد که‏ جامعه ، مستقل از افراد ، حیات و شخصیت ومدت و اجل و حتی شعور و ادراک و وجدان و ذوق و احساس و نیرو دارد یا نه ؟

 

آیه آن : « ولکل امة اجل فاذا جاء اجلهم لا یستاخرون‏ ساعة و لا یستقدمون »( 2 ) : زندگی هر امتی را پایانی است ، پس هرگاه‏ پایان عمرشان فرا رسد ، نه ساعتی دیرتر بپایند و نه ساعتی زودتر فانی‏ گردند .

 

 

16 آیا از قرآن کریم می‏توان استنباط کرد که بر جامعه‏ها و اقوام و امم " سنت " ها و روش‏ها و قوانین معین و مشخص و یکسانی حاکم است یا نه ؟

 پاسخ هر سه پرسش مثبت است.

قرآن کریم این گمان را که اراده‏ای گز افکار ، و مشیتی بی قاعده و بی‏ حساب سرنوشتهای تاریخی را دگرگون می‏سازد به شدت نفی می‏کند و تصریح‏ می‏نماید که قاعده‏ای ثابت و تغییر ناپذیر بر سرنوشتهای اقوام حاکم است ، می‏فرماید : « فهل ینظرون الاسنة الاولین فلن تجد لسنة الله تبدیلا و لن تجد لسنة الله تحویلا » : آیا این مردم جز سنت و روشی که بر اقوام‏ شناخته شود.

 

17 - آیا جامعه ،این موجود شخصیت دار یک موجود زنده متحول‏ و متکامل و بالنده تلقی میشود ؟ چگونه توجیه و تفسیر می‏شود ؟

 

قرآن مجید ، هم بر شخصیت و واقعیت جامعه وهم بر سیر صعودی و کمالی آن تأکید دارد .

 

18 - دو شیوه مختلف توجیه تکامل تاریخ چیست ؟

 

یکی از این دو شیوه را " ابزاری " و از نظری دیالکتیکی می‏نامیم . و شیوه دیگر را " انسانی " یا " فطری " می‏خوانیم .

 

19- بر حسب هر یک از این دو طرز تفکر چه صورت می گیرد ؟ " انتظار بزرگ "

 

20- بینش دیالکتیکی یا ابزاری چه چیزی هایی را توجیه می کند ؟

 

برخی ، تحولات تکاملی تاریخ را از زاویه انقلاب اضداد به یکدیگر توجیه‏ می‏کنند ، منحصر به تاریخ جزئی از طبیعت است. تحولات تکاملی طبیعت را به طور کلی از این راه توجیه می‏نمایند .

 

 21 -   توجیه دیالکتیکی طبیعت ‏ مبنای توجیه چیست ؟           توجیه ابزاری تاریخ است

 

 22 - توجیه و بینش دیالکتیکی طبیعت بر اساس چیست ؟

 

 اولا طبیعت در حرکت و تکاپوی دائم است ، ثابت و توقف ویکسانی در طبیعت وجود ندارد ، پس شناخت و بینش درست درباره طبیعت‏ این است که همواره اشیاء را در حال حرکت و دگرگونی مطالعه کنیم و حتی‏ بدانیم که فکر ما نیز ، به حکم اینکه جزئی از طبیعت است در هر آن در حال دگرگون شدن است ، در دو لحظه به یک حال نیست ، در هر لحظه هر اندیشه‏ای غیر از اندیشه لحظه پیش است .

ثانیا - هر جزء از اجزاء طبیعت تحت تأثیر سایر اجزاء طبیعت است و به نوبه خود در همه آنها مؤثر است ، یک همبستگی کامل میان همه اجزاء وجود دارد ، پس شناخت و بینش ما درباره طبیعت آنگاه صحیح است که هر چیز را در حال ارتباط با همه چیز - نه به صورت منفرد و مجزا - مطالعه‏

نمائیم . یعنی همانطوریکه هر چیز به حکم قانون حرکت ، در هر لحظه غیر از آن است که در لحظه پیش بود .

 

 ثالثا - حرکت از تضاد ناشی می‏شود ، تضادها کشمکشها پایه حرکتها است ، همانطوریکه " هراکلیت " یونانی در دو هزار و پانصد سال پیش گفته است‏

: " نزاع ، مادر پیشرفتها است " تضادها به این صورت پدید می‏آید که هر چیز طبعا گرایشی به سوی ضد خود و نفی کننده خود دارد و آن را در درون خود می‏پرورد . هر چیز در حالی که خود را " اثبات " می‏کند ، " انکار " خود را نیز در بر دارد . هر چیز در عین اینکه هست ، نیست ، زیرا عامل‏ فنا و نیستی خود را نیز همراه دارد . با رشد عوامل نفی کننده ، در درون شی دو دسته عوامل صف آرائی می‏کنند ، عوامل اصلی و اثباتی که می‏خواهد شی‏ء را در حالی که هست نگهدارد ، و عوامل نفی کننده که می‏خواهد آن را تبدیل به نفی خودش بکند .

رابعا - جدال درونی اشیاء رو به تزاید است و شدت می‏یابد تا به اوج‏ خود یعنی آخرین حد اختلاف و کشمکش می‏رسد ، به نقطه‏ای می‏رسد که تغییرات‏ کمی در یک حالت انقلابی و جهش‏وار تبدیل به تغییر کیفی می‏شود و کشمکش به سود نیروهای نو و شکست نیروهای کهن پایان می‏یابد و شی‏ء یک سره به ضد خود تبدیل می‏شود .

پس از آن که شی‏ء تبدیل به ضد خود گردید ، بار دیگر همان جریان صورت‏ می‏گیرد ، یعنی این مرحله نیز به نوبه خود ضد خویش را می‏پرورد و پس از یک سلسله کشمکشها به نفی خود ، که نفی‏ نفی مرحله اول است و به نحوی مساوی است با اثبات است منتهی می‏شود .

 

23 آیا نفی نفی که مساوی با اثبات است به معنی رجعت به حالت اول است ؟   خیر ، بلکه به صورت نوعی ترکیب میان حالت اول است و حالت دوم است .

 

24 - حالت سوم که ضد ضد است چه نام دارد؟       " سنتز " - ترکیبی است از حالت اول که آن را " تز " می‏نامیم و حالت دوم که آن را " آنتی تز "

می‏خوانیم . طبیعت به این ترتیب حرکت می‏کند و از مرحله‏ای به مرحله‏ای دیگر منتقل می‏شود و راه " تکامل " خود را می‏پیماید .

 

25 آیا طبیعت هدفدار است ؟   

طبیعت هدفدار نیست و کمال خود را جستجو نمی‏کند ، بلکه به سوی انهدام‏ خویش تمایل دارد ، ولی چون آن انهدام نیز به نوبه خود به انهدام خویش‏ تمایل دارد و هر نفی کننده به سوی نفی کننده خود گرایش دارد ، نفی نفی‏ که نوعی ترکیب میان دو مرحله قبل از خود است صورت می‏گیرد و قهرا و

جبرا تکامل رخ می‏دهد . این دیالکتیک طبیعت است

 

26 - . تاریخ نیز جزئی از چیست ؟    طبیعت .

 

27 - تاریخ چگونه جریانی است ؟

 

جریانی دائم و یک ارتباط متقابل میان انسان و طبیعت و انسان و اجتماع ، و یک صف آرائی و جدال دائم میان گروههای در حال رشد انسانی و گروههای در حال زوال انسانی است که در نهایت امر در یک جریان تند و انقلابی به سود نیروهای در حال رشد پایان‏ می‏یابد و بالاخره یک تکاپوی اضداد است که همواره هر حادثه به ضد خودش و او به ضد ضد تبدیل می‏گردد و تکامل رخ می‏دهد .

 

 

28 - اساس زندگی بشر و موتورکه به حرکت آورنده تاریخ است چیست ؟

کار تولیدی ، کار تولیدی اجتماعی در هر مرحله از رشد باشد مناسبات اقتصادی ویژه‏ای‏ میان افراد ایجاب می‏کند و آن مناسبات اقتصادی مقتضی یک سلسله مناسبات دیگر اعم از اخلاقی و سیاسی و قضائی و خانوادگی و غیره است که آنها را توجیه نماید .( مناسبات اجتماعی )

 

 29 آیا کار تولیدی در مرحله خاص از رشد ثابت می‏ماند ؟   خیر ، زیرا انسان موجودی است ابزار ساز و ابزار تولیدی تدریجا تکامل می‏یابد و میزان‏ تولید را بالا می‏برد .

 

 30 - با تکامل ابزار چه انسانهایی و چه مناسبات دیگری تولید میشود ؟        انسانهای نو ، با بینش نو و وجدان تکامل یافته پا به میدان می‏گذارند ، زیرا همچنانکه انسان ابزار ساز است ، ابزار هم به نوبه خود انسان ساز است . و از طرف دیگر هم رشد تولید و بالا رفتن میزان آن ، مناسبات اقتصادی دیگری ایجاب می‏کند ، و آن‏ مناسبات اقتصادی به نوبه خود مقتضی یک سلسله مناسبات اجتماعی دیگر است که آنها را توجیه نماید .

 






تاریخ : یکشنبه 92/3/12 | 4:28 عصر | نویسنده : حسن رضاترابی | نظرات ()

میدان داران فرهنگ