دانش آموز باید پرسشگر و نگاه معلم به وی مهربانانه و توام با رحمت باشد
آیا محیط مدرسه ما درست و محیط امنی است؟محیط امن، نه محیط امنیتی، محیط امنی است برای دانش آموز؟ یعنی دانش آموز سر کلاس بدون دغدغه و ناراحتی سوالش را می پرسد و بلند می شود؟ البته من نظم کلاس را قبول دارم، ادب در برابر معلم را قبول دارم، اینها همه درست است، دانش آموز باید ادب را رعایت کند، اینها همه درست است .
اما در عین حال دانش آموز باید بتواند به راحتی و بی دغدغه بپرسد. پرسشگری را حق خود بداند و بداند اگر چند بار پرسید با چشم و نگاه معلم و با چهره درهم کشیده معلم تنبیه نمی شود. تنبیه که بنشین حرف نزن و سوال نکن و حتی با نگاه معلم هم تنبیه نمی شود و این نگاه مهربانانه میماند. خیلی مهم است نگاهی که معلم به دانش آموز می کند. این نگاه باید مهربانانه و توام با رحمت باشد. این آزادی هست.
الگوی ما در معلمی بعد از انقلاب شهید مطهری است
الگوی ما در معلمی خوشبختانه بعد از انقلاب شهید مطهری است، شهید مطهری الگو و معلم نمونه ماست که دنیای صبر و تحمل بود. من الان فرصت نیست برایتان باز کنم چه فشارهایی بر شهید مطهری آوردند، چه چیزهایی میگفتند و وقتی سخنرانی میکرد و کتاب و مقاله مینوشت چه کار می کردند، تحمل نمی کردند متحجرین و افراطیها، آنهایی که دلشان میخواست فرهنگ بیگانه در این کشور غالب شود تحمل نمی کردند.
راه مطهری را که راه اعتدال بود، برای خیلی ها قابل تحمل نبود، هیچ وقت شهید مطهری ، علامه مطهری به این فکرها نبود که چه می گویند و راجع به او چه کار می کنند ،او که فکر می کرد برای کشور، ملت، جوان ها و دینش وظیفه اش است پا پیش می گذاشت، یک کارهایی مرحوم مطهری کرد که ممکن است الان بگویم شما بگویید آقا این که چیزی نیست، شما نمی دانید یک آیت الله و یک فیلسوف وقتی می نشیند کتابی می نویسد به نام داستان راستان یعنی چه؟
من یک مثال بزنم، می گویند امیرالمومنین(ع) برای اینکه بچه یتیم دلش آرام و خوشحال شود خودش هم به صورت یک کودک می رفت با آن کودک بازی می کرد و این درست است و در تاریخ و روایات ما است .گاهی وقتها آدم باید خودش را پایین بیاورد.درآن جامعه ای که قرار میگیرد، گفت که من الناس علی عقل قلوبهم. گاهی وقتها در جمعی قرار میگیرد باید با زبان و منطق آنها حرف بزند. او داستان راستان را مینویسد و برایش مهم نیست که بگویند آیتالله قصه نوشته. بله. مهم نیست چون آن را لازم میداند و آن روز لازم بود و امروز هم لازم است.
تمام گروههای علمی بدون استثنا نقش معلم را در پایهگذاری توسعه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جوامع منحصربهفرد میدانند و معتقدند هیچ توسعهای اتفاق نمیافتد، مگر آنکه نقش معلم در آن بیبدیل باشد.
منظور از معلم، مجموعه نظام تعلیم و تربیت کشور است و فعالیتهای آموزشی و پرورشی توسط معلمان در کلاس درس اتفاق میافتد و در روح و جسم دانشآموزان نهادینه میشود که ماحصل آن ارتقای فرهنگ اسلامی در حوزههای مختلف است.
شاید بتوان جامعه را بدون وجود بسیاری از مشاغل اداره کرد، اما نمی توان تولید یک خدمت یا محصول را در کشور متصور شد، بدون آنکه معلم در آن نقش نداشته باشد.
بدون تردید، هر توسعهای در کشور، مدیون تلاش معلمان است و هرچه معلمان در یک جامعه موثرتر باشند، آن جامعه مقتدرتر و توسعهیافته تر خواهد شد.