دستگاههای فرهنگی برای ارتقای فرهنگ عمومی جامعه، بایستی تعامل لازم رابا سایردستگاههاداشته باشند.
حساسیت و اهمیت کار فرهنگی بسیار واضح است، بودجه های فرهنگی دستگاهها، نباید کاهش پیداکنند.
فرهنگ نباید در حد تابلو و شعار باشد. اولویت ندادن به مسائل فرهنگی باعث می گرددتا این حوزه مورد بی توجهی واقع شود و نقش کار فرهنگی مغفول بماند.
اخلاق فرهنگی وحرفه ای، ابزار مهم مدیریت است. مدیر بایددر سازمان خود از اخلاق حرفه ای استفاده کند . تحقق این امر زمانی میسر است که ،جامعه از نظر تربیت عمومی خودکفا شود.
تربیت عمومی جامعه ،نیازمند همکاری دستگاههای فرهنگی است .
آموزش و پرورش، فرهنگ و ارشاد اسلامی، تبلیغات اسلامی و حوزه علمیه و رسانه ها دستگاههایی هستند که می تواننددر ارتقای فرهنگ عمومی جامعه نقش موثری داشته باشند. بنابراین باید دست به دست هم بدهیم برای ارتقای فرهنگ عمومی جامعه تلاش کنیم.
سازمان آموزش و پرورش به عنوان یک دستگاه فرهنگی ، در تربیت فرزندان نقش بسیار موثری دارد.تربیت فرزندان از خانواده آغاز می شود و بعد به دانشگاه و آموزش پرورش می رسد . رسالت آموزش و پرورش، بسیار سنگین است ؛ چون تربیت درست فرزندان، نیازمند سرمایه گذاری است.
آموزش و پرورش باید برنامه ها و اقدامات فرهنگی خود را متناسب با نیازهاری ایرانی و اسلامی تدوین کند ،چرا که این امر در ارتقای فرهنگ دینی و ارتقای فرهنگی عمومی جامعه بسیار موثر است.