حضرت امام خمینی(ره) پـس از انبیاء بزرگ الهی و معـصومان (ع)، از کم نظیرترین و ممتازترین شخصیت های تاریخ بشریت است که با اندیشه های بلند الهی و تلاش های صادقانه خویش مسیر تاریخ را دگرگون کرده و سر منشاء تحولات عظیمی در ایران و جهان گردید.
الف. جامعیت علمی
امام خمینی( ره) فیلسوفی الهی، عارفی ربانی، فقیه ی اصولی و مرجع تقلید مردم و در عین حال رهبر انقلاب اسلامی و بنیانگذار جمهوری اسلامی در ایران بود. امام به خاطر استعداد، شایستگی ها و موهبت های بی کران الهی به فراگیری بسیاری از معارف و علوم اسلامی پرداخت و در آن ها تخصص ویژه و مهارت کامل پیدا کرد. دو ویژگی برجسته در مورد مطالعات و تحصیلات امام در خور توجه است؛ یکی از آنها جامعیت علمی و تنوع دروس مورد تحصیل ایشان است؛ بدین بیان که او ضمن تحصیل دروس فقهی متعارف، به آموختن و مطالعه متون عرفانی، کلامی، سیاسی، ادبی، نجومی و هیئت جدید و قدیم پرداخته و با مبانی فلسفه غرب آشنا و با مباحث فلسفهاسلامی تسلط کامل داشت. امام پویایی فقه و اصول رالازمه نگرش اجتهادی می دانست و معتقد بود که عنصر زمان و مکان نقشی بس تعیین کنندهدر اجتهاد دارند.
جامعیت علمی امام را می توان در آثار علمی بر جای مانده از ایشان به نیکی مشاهده کرد که اغلب در سنین جوانی به نگارش در آمده اند؛ نظیر شرح دعای سحر، مصباح الهدایة الی الخلافه و الولایة، و همچنین سر الصلوه، چهل حدیث، حدیث جنود عقل و جهل، المکاسب، الطهاره، الرسائل، البیع، تحریر الوسیله ،کشف الاسرار،حکومت اسلامی و ولایت فقیه و...
حضرت امام در قلمرو فلسفه و حکمت و عرفان نیز، بسیار زبردست، نیرومند، صاحب مبنا و متخصص بود. و این جامعیت علمی و بینش فلسفی امام و تبحر در آن باعث پیچیدگی هرچه بیشتر ذهن وی شده و ایشان را از ساده اندیشی ها مصون می داشت. برخورد صحیح امام با مسایل بغرنج سیاسی در طول مبارزه و عدم ارتکاب اشتباهات فاحش از جانب ایشان، علاوه بر تأییدات الهی از این ویژگی امام نشات می گرفت.
حضرت امام طی سالهای طولانی در حوزه علمیه قم به تدریس چندین دوره فقه، اصول، فلسفه، عرفان و اخلاق اسلامی همت گماشت. و از برکات سال ها تدریس ایشان تربیت صدها و بلکه به اعتبار مدت طولانی- هزاران عالم و فرزانه ای بوده است که هر یک روشنی بخش حوزه های علمیه و راهبر مصادر امور انقلاب و نظام جمهوری اسلامی بشمار می روند. ویژگی برجسته دیگر حضرت امام، سخت کوشی و تلاش امام در مطالعه و تدریس است. برای مثال، دختر ایشان در این زمینه می گوید: «مطالعه ایشان بسیار زیاد بود؛ به گونه ای که وقتی وارد اتاق می شدم، می دیدم در کتاب گم شده است. ایشان می نشست و یک میز جلویش و پیرامون او نیز به بلندی یک متر کتاب بود».
ب. بعد عرفانی
آنچه حضرت امام را به عنوان رهبری ممتاز و بی نظیر کرده بود، مجموعه ای از ویژگی های فردی، اجتماعی سیاسی و عرفانی ایشان بود. او تربیت و تزکیه را مقدم بر تعلیم و آموزش می دیدو معتقد بود که دانش با همه شرافتش آنگاه که توأم با تزکیه نفس نباشد همچون ابزاریدر خدمت هدف های شیطانی به کار گرفته خواهد شد. امام موحدی بود که با اتصال به خداوند متعال دیگر قدرت ها را خُرد می دید و از این بابت هیچ نگرانی به خود راه نمی داد.
عرفان امام خمینی، مبتنی بر آیات قرآنی، احادیث بزرگان دین و آموخته های عمل اولیای خدا و در چارچوب شرع مطهر اسلام بود؛ ایشان با تصوف منفی که دین وآیین را ذکر و ورد منحصر کرده و پرهیز از انجام مسوولیت های سیاسی و اجتماعی را ترویج نماید به شدت مخالف بود. ایشان در زندگی فردی از جوانی به سیر و سلوک معنوی و جهاد اکبر پرداخته بود و پس از این مراحل وارد صحنه سیاسی گردید. و بر این اساس خلوص امام در جمیع جهات عامل کمک ها و راهنمایی های خداوند متعال در مقاطع حساس بود و این امر باعث می گردید صحیح ترین تصمیمات سیاسی را در حساسترین مقاطع اتخاذ نماید.
ج. بعد اخلاقی و رفتاری
ویژگی های عرفانی، کمالات روحی و علمی حضرت امام در زندگی فردی و اجتماعی و سیاسی وی تاثیرات به سزائی نهاده بود. جالبترین ویژگی زندگی شخصی امام، صمیمیت و رفتار با اطرافیان از موضعی برابر- در مقابل رابطه خشک و اقتداری- است. ایشان نگاه حقارت آمیز به بندگان خدا و ناچیز شمردن اعمال مردم را از مظاهر عجب و باعث هلاکت انسان می دانست و خود نیز در برخورد با انسان ها و حتی کودکان، به کرامت انسانی آنها احترام بسیار می نهاد. امام هیچ گاه از کسی تقاضای شخصی نمی کرد و از محول کردن انجام امور خود به دیگران نیز خود داری می نمود. در تمام مدت تدریس، در برابر شاگردان دو زانو و مودب می نشست. در سلام گفتن بر همه سبقت می گرفت و پیش از نشستن همسر بر سفره، هرگز دست به غذا نمی برد. رعایت حقوق دیگران نیز در همه برخوردهای امام دیده می شد؛ به آشپز منزل خود تأکید می کرد مبادا به دلیل انتساب به ایشان، مردمی که در صف نانوایی ایستاده اند، نوبت خود را هرچند داوطلبانه به او واگذار کنند. حداکثر وسواس را به خرج می داد تا از همه ساکنان خانه هایی که در جماران به دلیل سکونت ایشان تخلیه شده بود، رضایت بگیرد. ساعات بچه داری شبانه را با همسر خود تقسیم می کرد. هنگام برخاستن برای نماز شب، از چراغ قوه استفاده می کرد تا مبادا با روشن کردن چراغ اتاق موجب مزاحمت برای دیگران شود.
1. ساده زیستی
از دیگر ویژگی های مهم حضرتامام ساده زیستی ایشان بود؛ یکی از بهترین راهکارهای مبارزه با استکبار و ابرقدرت ها را «ساده زیستن» می دانستند به طوری که می فرمودند: «اگر بخواهید بی خوف و هراس در مقابل باطل بایستید و از حق دفاع کنید و ابر قدرتان و سلاح های پیشرفته آنان و شیاطین وتوطئه های آنان در روح شما اثر نگذارد و شما را از میدان بدر نکند، خود را به «سادهزیستن» عادت دهید و از تعلق قلب به مال و منال و جاه و مقام بپرهیزید... چرا که با زندگانی اشرافی و مصرفی نمی توان ارزش های انسانی و اسلامی را حفظ کرد».
ساده زیستی و قناعت امام در ایجاد جاذبه میان طلبه ها و سایر اقشار نقش بسزایی داشت. برای مثال او در حالی زمستان را به سر می برد که دیوار یکی از اتاق های خانه اش خراب شده و خانواده اش همچنان در آن خانه زندگی می کردند؛ در زمان جنگ گاه در خانه اش پودر رختشویی پیدا نمی شد، به این دلیل که پودر کوپنی خریداری شده تمام شده و هنوز کوپن بعدی را اعلام نکرده بودند؛ هنگامی که برای ورود با ایران، ستاد استقبال از ایشان برنامه چراغانی و فرش کردن فرودگاه را تنظیم می کرد، به مجرد اطلاع از آن با همان قاطعیت و صراحت خاص خود اعتراض کرد «به آقایان بگو مگر می خواهند کورش را وارد ایران کنند؟ ابداً این کارها لازم نیست. یک طلبه از ایران خارج شده و همان طلبه به ایران باز می گردد، من می خواهم در میان امتم باشم و همراه آنان بروم ولو پایمال بشوم». با وجود گرمای طاقت فرسای نجف، اجازه نمی داد حتی برای نماز، کولر و پنکه بخرند.
حضرت امام(ره)در طول دوران پس از انقلاب نیز همواره توجه مسوولان رابه فرهنگ «ساده زیستی» جلب نموده و می فرمودند: «آن روزی که دولت ما توجه بهکاخ پیدا کرد، آن روز است که باید ما فاتحه دولت و ملت را بخوانیم... آن روزی که مجلسیان خوی کاخ نشینی پیدا کنند، ... آن روزی که توجه اهل علم به دنیا شد و توجه به این شد که خانه داشته باشند چه طور و زرق و برق دنیا خدای نخواسته در آنها تاثیر بکند، آن روز استکه باید ما فاتحه اسلام را بخوانیم... آن روزی که زرق و برق دنیا پیدا شود و شیطان در بین ما راه پیدا کند و راهنمای ما شیطان باشد، آن روز است که ابرقدرت هامی توانند در ما تأثیر کنند و کشور ما را به تباهی بکشند.».
2. نظم و انضباط
خصوصیت دیگر امام که لازمه رهبری و مدیریت در هر سطحی می باشد نظم و انضباط در امور است. حضرت امام در رعایت نظم و انجام منظم برنامه ها به گونه ای عمل می کرد که نزدیکان از طریق انجام هر برنامه توسط ایشان زمان را تشخیص می دادند. معروف است که ایشان ثانیه ها را نیز رعایت می کرد. آنان می دانستند که امام هر کاری را در چه ساعتی انجام می دهند و از این طریق وقت را مشخص می کردند. رعایت نظم هم در کارهای سیاسی و اجتماعی و هم در مسایل عبادی و حتی ورزشی امام وجود داشت. اقامه منظم نماز شب و پیاده روی روزانه برای مدت پنجاه سال بدون هیچگونه تغییر شاهد این مدعاست. یکی از همراهان ایشان می گوید: ساعات شب و روز امام چنان تقسیم بندی شده بود که ما می توانستیم بی آنکه امام را ببینیم، بگوییم مشغول چه کاری است.
د. اندیشه و سیره سیاسی
اندیشه و سیره سیاسی امام، مبتنی بر اصول مستحکمی نظیر جهان بینی توحیدی، وحی الهی، سنت و سیره معصومین (ع)، پیوند دین و سیاست، اجتهاد، عقلانیت دینی، توجه به مقتضیات زمان و مکان و لزوم تأمین مصالح جامعه اسلامی و سایر مؤلفه های فقه غنی اسلامی است.
در اندیشه امام«دین» خاستگاه و منشأ نظام سیاسی اسلام است و کلیه برنامه ها و مباحث سیاسی اسلام بر مبنای قوانین و احکام دینی پایه ریزی شده است. ایشان فقه را تئوری واقعی و کامل ادارهانسان، از گهواره تا گور می دانست و برهمین اساس نظریه «تشکیل حکومت اسلامی بر اساس ولایت فقیه در زمان غیبت» را مطرح و برای تحقق آن سال ها مجاهده کرد.
امام خمینی، انقلاب اسلامی را بارزترین مصداق «قیام لله» می دانست و حرکت الهی- سیاسی خویش را به آیه مبارکه «قُلْ إِنّما أعِظُکُم بِواحِده أن تقُومُوا لِلّهِ مثْنی وفُرادی» مستند می نمود. و درست سی وچهار سال قبل از پیروزی نهضت در نخستین اطلاعیه سیاسی خود، علمای دین را به آن فراخوانده بود. مهم ترین دستاورد این قیام، حکومت دینی بود که در سال1358بنا به پیشنهاد امام خمینی و نیز حمایت مردم، در قالب جمهوری اسلامی تبلوریافته بود. از این رو، امام خمینی در فردای پیروزی انقلاب که به عقیده ایشان مفادآیه مذکوره تحقق یافته بود، بلافاصله آیه شریفه «فاستقم کما امرت و من تاب معک» راتلاوت می کند و حفظ جمهوری اسلامی را به استقامت، نلرزیدن و صحنه را در نیمه راه ترک نکردن تاویل می برد.
امام استراتژی مدیریتی خویش را با الهام از تکلیف گرایی قرآن و سیدالشهداء(ع) اتخاذ کرده و توجیه قواعد عرفی «نادرستی مبارزه اقلیت در برابر اکثریت» را به شدت رد می کردند. در دوران قبل از انقلاب در مقابل دیدگاه غالب مبارزه مسلحانه با رژیم، استراتژی ایشان آگاهی دادن به توده های مسلمان و خیزش عمومی و یکپارچه بود. امام بخوبی می دانست که اگر آگاهی های اسلامی و سیاسی مردم بالا برود آنان خود کار را تمام خواهند کرد. ایشان با انتخاب این روش و اعتماد به وعده های الهی و علیرغم انتقادهای تمامی انقلابیون آن زمان مبارزه را ادامه داد تا پیروزی را برای ملت مسلمان ایران به ارمغان آورد.
استقلال امام و امتیاز و تفاوتی که در اندیشه وعمل نسبت به دیگر رهبران انقلابی و رجال سیاسی داشت، در واقع، برخاسته از شناخت او نسبت به اسلام و ایمان وی به حقانیت و کارآیی این مکتب بود. او در اسلام ذوب شده بود و درنتیجه همان استقلال و تشخص و تفردی که دراسلام به عنوان یک دین و مکتب، وجود دارد در وجود او نیز متجلی شده بود. آنچه برای او اصل بود مخالفت با دیگران نبود، بلکه وفاداری به اسلام وموافقت و متابعت از اصول و ارزشها و آرمانهای اسلام برای او اصل بود و اگر در این وفاداری و متابعت، بعضی آراء او با آراء دیگران موافق می افتاد باکی نداشت، چنانکه اگر مخالف هم می افتاد هیچ گونه وحشتی از این حیث به دل راه نمی داد.