فرهنگ به مجموعه رفتارهایی گفته می شود که در جامعه نهادینه می شود و در برگیرنده همه حرکات افراد جامعه، چه فردی از قبیل سبک زندگی و اجتماعی در مواجهه با دیگران و مقررات اجتماعی و چه کنش های سیاسی را شامل می شود حتی می توان در حوزه فکر و اندیشه و هر آنچه که از انسان سر می زند در قالب فرهنگی تعریف کرد.
قرآن پیوند بین فرهنگ و اقتصاداست. مثال روشن از فعالیتهای فرهنگی در پرتو اقتصادی آن، پیامبر و حضرت خدیجه است.پیامبر به عنوان رکن فرهنگی و حضرت خدیجه و ثروت ایشان به عنوان رکن اقتصادی در جامعه به حساب می آمدند.
بخشی از معارف قرآنی نشان دهنده این است که، پیشرفت های اقتصادی منهای فرهنگ ،نابودی جامعه را به دنبال خواهد داشت.در اسلام، انسان موجودی فرهنگی است که می تواند از زمین به آسمان عروج کند. باید در نظر داشت که این امر با اقتصاد به دست نمی آید ،بلکه ناشی از ایدئولوژی درستی است که از فرهنگ ناشی می شود.
فرهنگ باید توسط عامه مردم ساخته شود .از آسیب های جامعه ما این است که فرهنگ ما به ثبوتی تبدیل شده، به جای این که خود کارایی داشته باشیم، دنباله رو خرده فرهنگ های خارج از مرز هستیم.بخشی از رخنه های فرهنگی، در حوزه فکری است. عده ای القا می کنند به جای فرهنگ پیشرو، باید فرهنگ پیرو را مبنای کار خود قرار دهیم.
فرهنگ نباید در شعار امسال به پای اقتصاد ذبح شود. آنچه که مهم است این است که رفتار اقتصادی ما را باید فرهنگ بومی، ملی و اسلامی تبیین کند، در این صورت است که خواهیم توانست به هدف مورد نظر دست یابیم.باید در نظر داشت وقتی روح جامعه متأثر از شعار سال باشد ،نتیجه آن در بخش کلان که همان دولت است به وضوح دیده خواهد شد.
باید کاری بکنیم که راهبرد عمومی کشور به سمت نام گذاری سال برود .اما این که صرفاً در سربرگ سازمان ها قرار گیرد، از آسیبهایی خواهد بود که جامعه با آن مواجه خواهد شد.
بهترین بستر مدیریت جهادی ،هیأت ها و مساجدند و بهترین بستر فرهنگ سازی، قرآن است .از سوی دیگر مروجین فرهنگ هم که مبلغین و روحانیت به شمار می آیند، با سازمان تبلیغات اسلامی در ارتباط هستند. پس سازمان، مثلث بین هیأت ها و مساجد و مبلغین است ،و بهترین گزینه برای تحقق شعار سال به حساب می آید .