رشد و توسعه فرهنگی هر جامعه، مدیون مدیریت مدبرانه و مقتدرانهای است که بتواند با اعمال مدیریت فرهنگی، جامعه را از مرحلهای محدود و نامناسب عبور دهد و افراد آن جامعه را به بالندگی و توسعه برساند.
اگر چنین مدیریتی در جامعه وجود نداشته باشد یا مردم با مدیران ضعیف، کمهوش، ناآگاه و بیتدبیر روبهرو باشند طبعا نباید انتظار شکوفایی فرهنگ و مقولات فرهنگی را داشت.
یکی ازعالی ترین مدیریتهای فرهنگی، که با عقلانیت، درایت و شناختی که از انسان داشت جامعهای منحط، آلوده، منحرف، ذلیل و زبون را به اجتماعی پیروز، پاک، مستقیم و عزیز تبدیل کرد و آثار عظیم فرهنگی خود را همچنان تا قرنهای بعد از خود و نسلهای آینده باقی گذاشته است، مدیریت فرهنگی پیامبر اکرم حضرت محمد بن عبدالله صلیالله علیه و آله است.
نوع دیگر مدیریت فرهنگی، مدیریت منفی است .مدیریت منفی، از شیوه تفرقه بینداز و حکومت کن بهره میگیرد و آنچه برای او بیمقدار و بیارزش مینمایاند قدر و منزلت انسان است.
خسارتهایی که مدیریتهای فرهنگی منفی و نالایق، بهویژه در دوران سیاه قاجاریه و پهلوی، به میراث فرهنگی ملت ایران وارد ساختند از چنان حجمی و عمقی برخوردار است که قابل محاسبه نیست ولی با همه این بیلیاقتیها و تخریبها، پاسداران مرزهای فکر و فرهنگ دینی و ملی، بهویژه عالمان آگاه، تربیتیافتگان حوزههای علمیه، مراجع عالیقدر و مبلغان روشنگر دین و دیانت، در حد توان خویش از هویت فرهنگی این ملت دفاع کردند و با شهامت روبهروی تهاجم فرهنگی دشمنان ایستادند و در این پیکار شورآفرین، رسالت فرهنگی خود را با مقاومت و مداومت انجام دادند.
پاکترین و نابترین خواستههای بشری در فرهنگ ایثار و شهادت وجود دارد، لذا با ترویج این فرهنگ به خواستههای متعالی و آرمانی افراد جامعه میتوان رسید.
ترویج فرهنگ شهادت، رسیدن به الگوی زندگی اسلامی است که مولفههای آن خواسته عموم افراد جامعه است.
تعدادی از شهدای گمنام که در دوران دفاعمقدس پیکر آنها شناسایی نشده است، در مزار شهدای عمومی دفن شدهاند و تعدادی نیز پس از دوران دفاعمقدس و طی عملیاتهای تفحص کشف شدهاند که پیکرهای این شهدا برخی در مزار شهدا و بیشتر آنها به صورت یادمان شهدای گمنام در دانشگاهها، پارکها و مراکز عمومی دفن شدهاند.
لزوم تشییع پیکر پاک این شهدا و برگزاری مراسم برای آنها، جاری شدن فرهنگ شهادت در جامعه است.
شاید برخی بر این باور باشند که چه لزومی بر زنده کردن خاطره جنگ و شهادت پس از گذشت سالهای طولانی از جنگ وجود دارد و چرا باید این خاطره غمانگیز را در اذهان جامعه زنده کرده و آن را ترویج کنیم؛ در حالی که این باور یک طرز فکر اشتباه از اندیشه شهادت است، زیرا شهدا زنده هستند و در نزد خداوند روزی میخورند و در آیه 169 سوره مبارکه آلعمران خدای متعال بر این مسئله تاکید کرده است.
شهدا آگاهانه قدم در راه جهاد الهی گذاشتند و جان خود را در این راه تقدیم کردهاند، لذا تبلیغ این فرهنگ و برگزاری مناسبت تشییع و گرامیداشت آنها، دمیدن عطر شهادت در جامعه است.
در سایر کشورها تحت عنوان سرباز گمنام، قهرمانان و کشتههای جنگ خود را گرامی میدارند، زیرا آنها برای دفاع از کشور جان خود را اهدا کردهاند.
وقتی در دین الهی اسلام شهیدان را مقرب درگاه الهی میداند، لزومی ندارد ما آنها را مخفی دفن کنیم، لذا پیکرهای آنها را با افتخار در جامعه تشییع کرده و با دفن آنها در مکانهای عمومی با ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، جان تازهای به این فرهنگ در سطح جامعه میدهیم.
خمس با نظارت عالمترین، محبوبترین و با تقواترین فرد که با تحقیق انتخاب شده است یعنی فقیه عادل مصرف میشود؛ برخلاف مالیات که اینگونه نیست .
در پرداخت خمس آزادی عمل وجود دارد؛ برخلاف مالیات که پرداخت آن، الزامی است و پرداخت نکردن آن، مجازات دنیوی به دنبال دارد.
تاریخچه خمس به صدر اسلام میرسد و از زمان رسول خدا(ص) این عمل حسنه وجود داشته است. پیامبر اسلام (ص) و امیرالمؤمنین (ع) که در رأس حکومت قرار داشتند، مردم را به پرداخت خمس تشویق میکردند و از آنها خمس دریافت میکردند
تمام ائمه (ع) بر وجوب خمس تأکید داشته و نمایندگان ویژهای برای جمعآوری و مصرف آن گمارده بودند.
در زمان امام جعفر صادق(ع) و امام محمد باقر(ع) شیعیان در شرایط سختی به سر میبردند و این دو بزرگوار با جمعآوری خمس آنها را بین شیعیان مستمند تقسیم میکردند.
مراجع تقلید در هر عصری نمایندگان عام آن حضرت هستند، پیامبر اکرم(ص) همانگونه که برای زکات مأمور میفرستادند، برای وصول خمس نیز مأمور اعزام میکردند، نبی مکرم اسلام (ص)، حضرت علی (ع) را برای جمع آوری خمس به یمن فرستادند.
اگر در بین اهل سنت پرداخت خمس مطرح نیست، این جنبه سیاسی است، چراکه با سیاستهای حکومت بعد از پیامبر منافات داشت و این خمس باید به اولاد پیامبر داده میشد. مهمترین دلیل بحث درباره خمس را آیه قرآن است.
در آیه شریف قرآن آمده است: یکپنجم غنائم و سود آن متعلق به خدا و رسول او است که منظور از غنائم براساس معنای وسیع آن و براساس روایات بسیار که از طریق شیعه نقل شده است، هرگونه درآمد که از طریق تجارت، کشاورزی، دامداری، باغداری و ... به دست آید، بر آن خمس تعلق میگیرد
به نقل از امام جعفر صادق(ع) گفت:«سوگند به خدا، غنیمت فایدهای است که روز به روز عاید انسان میشود»خمس را باید از درآمد روزانه پرداخت و تعیین سال ارفاق است.