با اجرای برنامه های متنوع به ویژه در روستاهای استان، هرساله شاهد رشد پرداخت زکات توسط اقشار مختلف هستیم.
ترویج فرهنگ زکات، ترویج شعائر دینی در جامعه اسلامی است.پرداخت زکات یک حکم الهی و از واجبات دینی ماست و می توان با پرداخت آن ، زمینه رشد اقتصادی و اجتماعی را در جامعه فراهم کرد.
جو فرهنگی ناشی از اجرای این فریضه الهی در جامعه تقویت بنیه اعتقادی را در بین آحاد مردم جامعه موجب می شود.
هر چقدر مردم برای ادای حقوق الهی از هم پیشی بگیرند رونق و شکوفایی جامعه اسلامی افزایش می یابد.
اسلام احکام بسیاری در حوزه اقتصادی دارد که با توجه به این احکام زمینه کاهش فقر در جامعه به وجود آمده و عدالت اجتماعی تحقق می یابد.
خانواده رکن اصلی جامعه هستند که رعایت فرهنگ ناب اسلامی به ویژه در حوزه اقتصادی می تواند بسیاری از معضلات اجتماعی را کاهش دهد.
علاوه بر آن دیگر دستگاههای اجرایی نیز می توانند با پیشگام شدن در جهت اجرای هرچه بهتر احکام الهی ، در اعتلای معنوی جامعه موثر باشند.
زکات سبب توسعه و پیشرفت ، رفاه و آسایش شده و رفع چالش های اقتصادی و فرهنگی در جامعه را در پی دارد.
آگاهی بخشیدن به جامعه در مورد فریضه زکات نیازمند همت و تلاش شبانه روزی فعالان فرهنگی و جامعه روحانیت است.
اطلاع رسانی بهتر در مورد مزایای پرداخت زکات در جوامع اسلامی از سوی فعالان فرهنگی، رسانه های جمعی و تریبون مساجد را بسیار ضروری است.
از آنجایی که از فقر به عنوان مرگ بزرگ یاد می شود با ترویج فریضه زکات می توان این مصیبت بزرگ را در جامعه اسلامی حذف کرد.
زکات از امور مهم اسلامی است که موجب نعمت در رزق حلال و برکت در مال می شود و کشاورزان با پرداخت آن ضمن بیمه کردن اموال خود از ثواب الهی برخوردار می شوند.
ترویج فرهنگ زکات موجب فقر زدایی در جامعه نیز می شود و از محل آن نیز بسیاری از مشکلات فقرا را برطرف کرد.
به دلیل برخی نقاط ضعف و همچنین تهاجم فرهنگی گستردهای که علیه جامعهی ما وجود دارد، حماسهی اقتصادی نیز که بخش اعظم آن مبتنی بر فرهنگ، سبک زندگی، باورها و عادات مردم است، آنگونه که باید، محقق نشده است. از همین رو، رهبر معظم انقلاب با تکیه بر عزم ملی و لزوم مدیریت جهادی امور، سال جاری را «اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی» نامگذاری فرمودند .
فرهنگ بستر شکلگیری و خیزش هر نوع حرکت علمی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است. به این ترتیب، هیچ طرحی بدون در نظر گرفتن یک پیوست فرهنگی مبتنی بر الگوهای بومی، ملی و دینی نمیتواند در مسیر موفقیت قرار بگیرد. این نکتهای است که غرب در تمامی محصولات و کالاها و حتی دانش وارداتی به دیگر کشورها لحاظ نموده است.
هدف نهایی تمام این کالاها هم تغییر در فرهنگ و سبک زندگی جوامع است، زیرا از رخنههای فرهنگی بهتر و راحتتر میتوان بر جامعهای تسلط یافت و اهداف استعماری را پیگیری کرد.
با نگاهی دقیقتر به مقولهی تحریمهای اقتصادی و فضاسازیهای رسانهای که در پی آن از سوی رسانههای غربی رخ داد، میتوان بهروشنی دریافت حتی بحثهای اقتصادی و تحریم علیه ایران نیز با پیوستهای فرهنگی همراه بوده است. این مسئله لزوم طرح مباحث فرهنگی را در کنار مسائل اقتصادی و پیگیری این مباحث را به موازات اقتصاد در کشور بیشتر به رخ میکشد.
به عبارت دقیقتر، اقتصاد مقاومتی خود از جنس فرهنگ است و فرهنگ غنی ایرانیاسلامی مقاومت و تدبیر در مسائل اقتصادی را بیان میکند و از آنجایی که رعایت اصل سنخیت در مقابله، بهترین راهکار است، برای مواجهه با تهاجم فرهنگی و پیوستهای فرهنگی طرحهای سیاسی و اقتصادی غرب علیه کشورمان باید از راهکارهایی از همان جنس بهره بگیریم.
فرهنگ در حقیقت بخش نرمافزاری تحقق اهدافی همچون اقتصاد مقاومتی به شمار میرود؛ همانگونه که برای ایجاد وابستگی اقتصادی یا سیاسی نیز نخستین گام دشمنان انحراف فرهنگ و باورهای مردم به سمتوسویی است که بتواند ضربههایی جدی به جوامع وارد نمایند.
افزایش سواد اقتصادی در تمام قشرها می تواند جامعه را در تغییر سبک زندگی کمک شایان توجهی کند.
یکی از موضوعاتی که می تواند در برابر تحریم ها کشور را بیمه کند، موضوع افزایش آگاهی های مردم نسبت به واقعیت های جامعه است.
رسانه ها می توانند کشور را در جنگ فعلی که در حوزه اقتصادی است، جلو ببرند و فرمایشات رهبری در حوزه تولید ملی و سبک زندگی را با پیشرفت قابل توجهی مواجه کنند.
منظور از فرهنگ، اذهان و شاکله ذهنی مردم است. رفتارهای مردم در یک جامعه، نحوه نگرش آنها به مسائل و از جمله اقتصاد به عنوان یکی از مهم ترین شئون زندگی در جامعه را نشان می دهد. تمامی رفتار های اقتصادی ما برگرفته شده از فرهنگ و گرایش های ماست.
در فضای تحریم ، جنگ اقتصادی صورت گرفته است. در جنگ، یک عده ای برای سود بردن وارد می شوند. دشمن از همه ابزارش استفاده می کند.
زمانی که جنگ نظامی شد، همه ما دوره کامل آموزش نظامی دیدیم. حتی خانوم های محل تو مسجد این آموزش را می دیدند. حالا جنگ اقتصادی شده است. چرا الان آموزش اقتصادی نداریم؟ حداقل بچه ها باید یک دوره سواد اقتصادی رو ببینند.
اولین عرصه این انقلاب، جنگ فکری است، یعنی فهم آحاد مردم نسبت به مسائل سیاسی ؛ اجتماعی و دومین عرصه این انقلاب ،عرصه اقتصاد است.
ما موظفیم طبق فرمایشات رهبر انقلاب ، شرکتهای دانش بنیان راه اندازی کنیم و از علم ،ثروت ایجاد کنیم. این امرمهم ، سواد و مهارت اقتصادی رامی طلبد.