نمونه سوالات کتاب قیام حضرت مهدی (عج) اثر شهید آیت الله مطهری (ره)- قسمت دوم
31 - اقتصاد زیر بنای اجتماع است و سایر شؤون ، روبنا یعنی چه ؟
یعنی همه شؤون اجتماعی برای توجیه و تفسیر وضع اقتصادی جامعه است و هنگامی که زیر بنای جامعه ، در اثر تکامل ابزار تولید و بالا رفتن سطح تولید دگرگون میشود ، جبرا روبناها باید تغییر کند .
32 – در تقابل قشر وابسته به اقتصاد کهن و اقتصاد نو چه اتفاق می افتد؟
نزاع و کشمکش میان این دو گروه - که یکی جامد الفکر و وابسته به گذشته و دیگری روشنفکری و وابسته به آینده است ، شدت مییابد تا به اوج خود که نقطه انفجار است میرسد و جامعه با یک گام انقلابی به صورت دگرگونی نظام کهن و بر قراری نظام جدید و به صورت پیروزی نیروهای نو و شکست کامل نیروهای کهنه تبدیل به ضد خود میگردد و مرحله تازهای از تاریخ آغاز میشود .
33- در مرحله تازهای از تاریخ (نقطه انفجار) چه میشود ؟
سرنوشتی مشابه با مرحله قبلی دارد ، یعنی به دنبال تکامل ابزار تولید ، انسانهای نوتر پا به میدان میگذارند
، و به علت بالا رفتن میزان تولید ، نظامات اجتماعی موجود ، قدرت حل مشکلات اجتماعی را از دست میدهد . بار دیگر جامعه دچار بن بست و تضاد میشود و ضرورت دگرگونی نظامات اقتصادی و اجتماعی پیدا میشود ، این مرحله نیز جای خود را به ضد و نفی کننده خود میدهد و مرحله جدیدتری آغاز میشود. و همین طور . . . تاریخ - مانند خود طبیعت - همواره از میان اضداد عبور میکند.
34 - حلقات پیوسته تاریخ عبارت از چیست ؟
از مجموعهای از اضداد ، که هر مرحله قبلی ، مرحله بعدی را در درون خود پرورانده است و پس از یک سلسله کشمکشها جای خود را به او داده است . این طرز تفکر درباره طبیعت و تاریخ ، تفکر دیالکتیکی نامیده میشود .
35 - چرا در مورد تاریخ بینش ابزاری داریم ؟ همه ارزشهای اجتماعی را در طول تاریخ ، تابع ووابسته به ابزار تولید میداند .
36 - بینش ابزاری تاریخ یعنی چه ؟ " طرز خاص از تفکر درباره تحولات تاریخی است که از آن به مادیت تاریخی ( ماتریالیسم تاریخی ) تعبیر میشود و خلاصهاش این است که تاریخ ماهیت و طبیعت مادی دارد و وجود دیالکتیکی .
37 - هسته اصلی تفکر دیالکتیکی - چه در مورد کل طبیعت و چه در مورد خصوص تاریخ - چیست ؟ جواب در سوالات پایین
38 - از میان اصول و فروع نامبرده کدامیک را باید هسته اصلی و ما به الامتیاز این طرز تفکر و این منطق از سایر تفکرات ومنطقها دانست ؟
39 - مخصوصا ما به الامتیاز این تفکر با تفکری که طرفداران منطق دیالکتیک آنرا " تفکر متافیزیکی " ( ماوراء الطبیعی ) میخوانند چیست ؟
40 - آیا هسته اصلی ، این است که طرفداران این منطق ، طبیعت و اشیاء را در حرکت و جریان دائم میدانند و طرفداران به اصطلاح تفکر متافیزیکی اشیاء را ساکن و جامد و بی حرکت میدانند ؟
در بسیاری از گفتهها و نوشتههای طرفداران منطق دیالکتیک این مطلب به چشم میخورد ، ولی حقیقت غیر این است . کسانی که آنها را دارای تفکر متافیزیکی میدانند هرگز جهان و اشیاء را ساکن و جامد نمیدانند .
41 - دقیقترین نظریات درباره این که طبیعت عین " شدن " و " صیرورت " است ، سکون در طبیعت مفهومی نسبی است ، و ثبات از مختصات ماوراء الطبیعه است از ناحیه طرفداران چه فلسفه ای ابراز شده است ؟ فلسفه متافیزیک
42 - آیا طرفداران منطق دیالکتیک در اثر این که از اصل " هدف وسیله را مباح میکند " پیروی میکنند ؟ ،
در نقلها و نسبتهای خود صرفا متوجه هدف خود هستند ، کاری به صحت و عدم صحت نقلهای خود ندارند . به هر حال اصل حرکت از مختصات تفکر دیالکتیکی نیست و هسته اصلی شمرده نمیشود .
43 - آیا هسته اصلی ، اصل وابستگی اشیاء و تأثیر متقابل آنها در یکدیگر است ؟ یعنی تنها طرفداران این منطقند که اشیاء را به یکدیگر وابسته و در یکدیگر مؤثر و از یکدیگر متأثر میدانند ؟ اما طرفداران به اصطلاح تفکر متافیزیکی اشیاء را با یکدیگر بی ارتباط ، و از هم گسسته و غیر مؤثر در یکدیگر میدانند ؟
در گفتهها و نوشتههای این گروه این نسبت هم زیاد به چشم میخورد ، ولی در اینجا نیز حقیقت غیر از این است . کسانی که اینها آنها را دارای تفکر متافیزیکی و ماوراء الطبیعی میخوانند هرگز چنین نمیاندیشند . اینکه جهان در مجموع خود یک " واحد " است . یک اندام است ، رابطه اجزاء جهان با یکدیگر رابطه ارگانیک است .
44 - جهان در کل خود مانند یک انسان است ، جهان ، انسان بزرگ ، و انسان ، جهان کوچک است اولین باربه وسیله چه کسانی مطرح شده ؟
الهیون . هر چند اختلاف نظرهایی در بعضی جهات میان الهیون و مادیون در طرز تعبیر و طرز نتیجه گیری از این اصل وجود دارد .
45 - آیا هسته اصلی ، اصل تضاد است ؟
نه تنها میان اجزاء طبیعت جنگ و تضاد هست ، در درون هر جزء تضاد وجود دارد و این تضاد به صورت جنگ عوامل نو و رشد یابنده با عوامل کهنه و درحال زوال است و منتهی به پیروزی نیروهای در حال رشد میگردد .
46 - از نظر طرفداران تفکر به اصطلاح متافیزیکی تضاد به معنی چیست ؟
از نظر طرفداران تفکر به اصطلاح متافیزیکی تضاد به معنی تزاحم عناصر طبیعت شرط لازم و دوام فیض از ناحیه باری تعالی است.
47 - آیا هسته اصلی ، اصل جهش در طبیعت و انقلاب در تاریخ است ؟
هگل و مارکس از این اصل به عنوان یکی از اصول دیالکتیک یاد نکرده اند.
48 - پدر دیالکتیک جدید و قهرمان ماتریالیسم دیالکتیک به ترتیب کیانند ؟ هگل - مارکس
49 - در قرن نوزدهم در زیست شناسی چه کسی اصل جهش در طبیعت و انقلاب در تاریخ را جزء اصول تکامل شناخت ؟
فردریک انگلس شاگرد کارل مارکس آن را جزء اصول دیالکتیک قرار داد . امروز این اصل در زیست شناسی اصلی مسلم است .
50 - در حقیقت آنچه هسته اصلی تفکر دیالکتیکی باید شمرده شود چه هستند؟ دو چیز است :
یکی این که همچنانکه واقعیت خارجی که موضوع اندیشه است وضع دیالکتیکی دارد ، خود اندیشه نیز وضع دیالکتیکی دارد . یعنی اندیشه مانند طبیعت عینی محکوم اصول چهارگانه فوق است . در این جهت هیچ مکتب دیگر با این مکتب همراه نیست .
دیگر اینکه این مکتب تضاد را به این صورت تعبیر میکند که هر هستی در ذات خود متضمن نیستی است و از اینرو مساوی با " شدن " یعنی حرکت است . هر چیز لزوما نفی خود را در درون خود میپرورد و سپس متحول به آن میگردد ، آن نیز به نوبه خود چنین جریانی طی مینماید و به این ترتیب طبیعت و تاریخ همواره از میان اضداد عبور میکنند . از نظر این مکتب تکامل ، جمع میان دو ضد است که یکی به دیگری تبدیل شده است .
51 - اصل تضاد در طبیعت چیست ؟ ه معنی جنگ اجزاء طبیعت با یکدیگر و احیانا ترکیب آنها با یکدیگر اصلی است .
52 - آیا کسانی که به اصطلاح دارای تفکر متافیزیکی هستند ، منکر اصل تضاد در طبیعتند؟
بین آنها مسالهای به نام اصل امتناع جمع و رفع نقیضین در منطق و فلسفه معروف است و هیچ ربطی به مساله تضاد به معنی جنگ و تزاحم عناصر طبیعت ، یا عناصر جامعه و تاریخ ندارد ، مستمسک قرار داده و مدعی شدهاند که طرفداران تفکر متافیزیکی همه اجزاء طبیعت را با یکدیگر در حال سازش میبینند حتی آب و آتش را ، از این رو نیروهای استثمار شده را نیز دعوت به صلح و سازش و تسلیم میکنند .
این است که نه تنها میان اجزاء طبیعت جنگ و تضاد هست ، در درون هر جزء تضاد وجود دارد و این تضاد به صورت جنگ عوامل نو و رشد یابنده با عوامل کهنه و درحال زوال است و منتهی به پیروزی نیروهای در حال رشد میگردد . اینست دو چیزی که باید هسته اصلی و ما به الامتیاز تفکر دیالکتیکی از غیر دیالکتیکی شمرده شود .
53 – آیا هر مکتبی را که به اصل حرکت و یا اصل تضاد میان اجزاء طبیعت قائل باشد دارای تفکر دیالکتیکی است ؟ خیر
54 – طرفداران ماتریالیسم دیالکتیک چه تفکر اشتباهی دارند؟
حرکت طبیعت و تاریخ را لزوما به صورت مثلث " تز - آنتی - تز - سنتز " یعنی به صورت عبور از میان اضداد
55 – لازمه تفکر دیالکتیکی ااسلامی ؟ اصولی که ذهن به عنوان حقایق جهان تشخیص میدهد مطابق نظراسلام به یک سلسله اصول و حقایق جاودان قائل باشد.
56 - طرفداران ماتریالیسم دیالکتیک در اشتباه و گفتار چه چاشنی دارند؟ در گفتارهایشان هیچگاه از چاشنی تبلیغ خالی نیست - تفکر غیر دیالکتیکی را تفکر متافیزیکی میخوانند ، و مدعی میشوند که تفکر متافیزیکی ، اجزاء طبیعت را ثابت و ساکن ، مجزا و بی ارتباط با یکدیگر ، خالی از هر نوع تضاد میداند ، و چنان با لحن قاطع این مطلب را ادا میکنند که برای کسانی که مستقیما اطلاعی ندارند تردیدی باقی نمیماند . اینان منطق صوری ارسطوئی را متهم میکنند که بر اساس اصول سه گانه نامبرده است .
57 - مفهوم نو و کهنه چیست ؟ یعنی روشنفکر و تاریک اندیش . روشنفکری و تاریک اندیشی مقولهای غیر از مقوله دانش و بیدانشی است.
58 – مفهوم دیگر نو و کهنه ؟ بلکه صرفا مفهوم اقتصادی و طبقاتی دارد . طبقه کهن یعنی طبقه وابسته به وضع موجود و منتفع از آنچه هست ، و طبقه نو یعنی طبقه ناراضی از وضع موجود و الهامگیر از ابزار تولیدی جدید که وضع موجود را به زبان خویش میبیند و طرفدار دگرگونی روبنای اجتماع است .
59 – مفهوم دیگر نو و کهنه؟ طبقه مرفه و برخوردار الزاما تاریک اندیش و گذشته گرا و سنت گرا و دارای تفکر محافظه کارانه است و طبقه رنجبر و زحمت کش جبرا روشنفکر و دارای تفکر انقلابی و آینده گرا است .
60 - تسلسل منطقی تاریخی چبیست ؟ یک رابطه طبیعی و منطقی آنها را به یکدیگر پیوسته است امکان جا به جا شدن ندارند ، هر حلقه از حلقات تاریخ جای مخصوص به خود دارد و قابل پیش و پس شدن نیست.