فرهنگ، روح و جان جامعه می باشد که اگر به درستی مورد تحلیل قرار نگیرد موجب سردرگمی و عدم رویش فعالان این عرصه می گردد. در این نوشتار می خواهیم نسبت به قدرت فرهنگی خود به باوری جامع برسیم و با شناخت "قدرت تهاجم فرهنگی بیگانه" آگاهانه به تصمیم سازی در حوزه فرهنگ بپردازیم.
در ابتدای باید فرهنگ مولد و فرهنگ مهاجم را به عنوان دو واژه کلیدی در این یادداشت تعریف نماییم. فرهنگ مولد فرهنگی است که با استفاده از پتانسیل های بالقوه و قدرت نهفته به سمت تولید باورها، ارزش ها و هنجارها در یک جامعه حرکت می کند. در سمت مقابل فرهنگ مهاجم فرهنگی است که با استفاده از جذابیت های دنیوی، روح و جان جامعه اسلامی را هدف قرار داده و به دنبال امپریالیسم و استحاله نمادها در جامعه می باشد. اما در تقابل این دو فرهنگ کدام پیروز می شود؟
در تقابل این دو سپاه عظیم فرهنگی سه عامل برنامه ریزی، امکانات و نیروی انسانی تعیین کننده است. در حقیقت آن فرهنگی پیروز این جنگ می شود که بتواند این عوامل را به بهترین شکل در اختیار خود درآورد.اما در این جنگ و تقابل فرهنگ ها تنها داشتن امکانات مهم نیست بلکه نظامی موفق خواهد شد که درکنار استفاده بهینه و صحیح از امکانات موجود بتواند ابزارها و رسانه های نوینی را ایجاد و ابداع نماید. به عنوان مثال غرب با طراحی شبکه جهانی اینترنت سال های سال ابتکار عمل را در دست گرفته و توانست تهاجم سنگینی را به جبهه اسلام وارد کند. این انکار ناپذیر است که اگر ما می خواهیم در تقابل فرهنگی ابتکار عمل را در دست بگیریم باید در طراحی امکانات و رسانه های انتقال پیشرو باشیم.
در مبحث منابع انسانی نیز باید مطرح نمود که آموزش و توانمند سازی از مهم ترین مأموریت های جبهه فرهنگی بوده و تربیت نیروی متعهد و بصیر می تواند در صحنه جنگ و تقابل فرهنگ ورق را از رویی به روی دیگر برگرداند.
ویژگی ها و مختصات فرهنگ مولد:
پویایی: فرهنگ، هم پویا و هم پایاست. به عقیده نگارنده هر مدّ و هر سیاستی را نباید با فرهنگ اشتباه گرفت بلکه فرهنگ یک نظام است، یک مجموعه مرتبط و منسجم و در صورتی فرهنگ مولد می تواند در مقابل تهاجمات فرهنگی پیروز شود که نظام فرهنگی کشور از سیاست زدگی رها شده و حول محور شخصیت علمی، دینی و فرهنگی نظام یعنی ولایت فقیه گرد آید.
درونجوش: فرهنگ در ذات خود درونجوش و مولد است و امری اکتسابی می باشد. این بدان معناست که تفاوت بین نسل ها، تنوع فرهنگی را می طلبد که فرهنگ مولد وظیفه پاسخگویی به این نیاز نسل جدید را دارد و در غیر این صورت فرهنگ مهاجم به سادگی از ویژگی انتقال یافتنی بودن خود استفاده و جایگزین هنجارهای جامعه می شود.
پایایی: فرهنگ هر چه در جوهره ی خود قوی تر و غنی تر باشد و هر چه در ذات خویش قوی بنیه تر و قوی بنیادتر باشد، ماندگارتر و پایاتر خواهد بود. کمال و جامه نگری دین مبین اسلام می تواند سندی بر پیروزی محتوایی فرهنگ مولد نسبت به فرهنگ مهاجم باشد در صورتی که به سه مقوله برنامه ریزی، امکانات و نیروی انسانی توجه ویژه گردد.
ضمانت اجرایی فرهنگ: فرهنگ دارای ضمانت اجرایی است و اقتدار فرهنگ در نفس آن نهفته است. در گذر زمان دیده ایم که قانون و سیاست با فرهنگ همراه نبوده است اما این قدرت فرهنگ توانسته انقلابی کند که پس از گذشت سی و اندی سال نه تنها در مرزهای فیزیکی یک کشور محصور نشده است بلکه به جهان صادر و موجب تحولات عظیم در منطنقه و جهان شده است. فرهنگ بر خلاف علم، حالت الزام باطنی و فشار درونی دارد و همین است ضمانت اجرا یعنی تجلی عینی و تحقق خارجی اش در جامعه . باید ایمان داشت دینی که فرهنگ شده باشد قوی ترین و مقتدرترین نوع فرهنگ می باشد.
اگر می خواهیم مهاجم باشیم، اگر می خواهیم تهاجم دیگران را با تهاجم متقابل دفع کنیم، یا اگر معتقدیم باید همواره از دشمن یک گام جلوتر باشیم باید بدانیم که مهاجم اگر مولد نباشد شکست می خورد.
به نظر اگر فرهنگ یک ملت مولد، پویا، خلاق و مبتکر باشد خود به خود می تواند مهاجم هم باشد.
متاسفانه ماهواره، فرهنگ اسلامی و بومی جامعه را به چالش میکشدوسبب تغییر فرهنگ اسلامی و بومی منطقه میشود . استفاده از ماهواره در بین خانوادههاموجب کم رنگ شدن امر به معروف و نهی از منکر در جامعه می شود.
بسیاری از کتب گمراه کننده و سی دیهای دور از شان فرهنگ اسلامی ،به راحتی و در اندک زمان در دسترس جوانان قرار میگیرد که این خود عامل کم رنگ شدن فرهنگ اسلامی است.دشمن طی دهههای اخیر حرکت خزندهای بر علیه فرهنگ اسلامی برداشته و متاسفانه به توفیقاتی نیز دست یافته است.
این مسائل باید به دغدغه همه مردم و مسئولان تبدیل شود.دشمن سعی دارد از طریق اینترنت، ماهواره، فیلمهای مبتذل به ایمان قشری عظیم و اساسی جامعه که جوانان میهن اسلامی هستند لطمه و آسیب جدی وارد نماید.
در جنگ نرم، هدف دشمن "کشتن افراد "نیست بلکه به اسارت گرفتن و همسو کردن آنها با فرهنگ غلط و شیطانی خویش است و به نوعی از این طریق می خواهد کشورهای اسلامی را جزء مستعمرات خود نموده و برای آنها خط مشی پیاده کند.
استفاده از تکنولوژی های روز و امکاناتی چون اینترنت حق هر انسانی بر روی کره ی خاکی است و نمی توان جایگاه ارزشمند آن را نادیده گرفت ولی نباید فراموش کنیم که سازندگان این تکنولوژی ها دشمنان اسلام هستند و نباید به راحتی به آنها اعتماد کرد. هنگامی که فرهنگ صحیح که همان فرهنگ اسلامی است از زندگی مسلمانان رخت بربندد ما شاهد ابتذال در زندگی مسلمانان و در نتیجه تلاش دشمن خواهیم بود.
استفاده از ماهواره و همچنین سی دی های مبتذل که غالبا لذتهای نفسانی زودگذر را با خود دارد یقینا فلاکت و نابودی ابدی را به همراه خواهد داشت و همه ی نهادهای فرهنگی و همچنین مردم که خود عامل ایجاد فرهنگ هستند باید به فرمایشات رهبر عظیم الشان و هشدارهای ایشان گوش جان فرا داده و نهایت اهتمام و تلاش را در ریشه کن کردن فرهنگ شیطانی غرب بنمایند.
این امر را می توان در موضوع شهادت به عینه مشاهده کرد. از آنجا که در دین اسلام به شهادت در راه خدا توجه ویژه ای شده است لذا ما در جریان پیدایش اسلام تا کنون و با عنایت به نفوذ اسلام بعنوان فرهنگی اصیل در وجود مسلمانان، شاهد جان نثاری های جوانانی بوده ایم که با اعتقاد شدید به پاداش شهادت که همان دیدار خداوند است، آنرا در جایگاه یک باور و فرهنگ قرار داده اند.
همانطور که ما باید به دنبال اقتصاد مقاومتی باشیم باید به دنبال فرهنگ مقاومتی نیز باشیم؛ فرهنگی که ملتی را در برابر هویتهای دیگر تضمین کند و بتواند در برابر انواع موجهای انحرافی مقاومت کند. ما نیاز به فرهنگ دانش بنیان داریم همانطور که نیاز به اقتصاد دانش بنیان داریم.
همه آنهایی که ارزش آفرینان این جامعه بودند حتی آنهایی که نام آنها کمتر برده میشود، در قدم اول مادران، معلمان، اساتید و مولدان فرهنگ جامعه ما هستند.
اگر امروز به دنبال ثروت ملی هستیم ،یاد ارزشآفرینانی باشیم که امروز نام آنها کمتر برده میشود، زیرا آنها بودند که انگیزه لازم را برای حرکت و تعالی به جامعه ایجادکردند و آنها بودند که پایههای اولیه اخلاق را در جامعه خلق کردند.
به همان اندازه که اندیشه و خرد دارای حرمت است ،کتاب و نویسنده کتاب و نشر دهنده آن و خواننده کتاب نیز دارای حرمت و احترام است.
حرمت کتاب و یا آفریننده اثر تنها با زبان و بیان نیست . ما باید در قانون مان، در حمایتهای مان، در امنیت حقوقی و اجتماعی و فرهنگیمان تلاش کنیم تا حرمت اهل قلم را نگاه داریم ،چرا که این قلم مورد حمایت خالق جهان است که به آن قسم یاد کرده است.
کتاب است که ما را به دیار دور و نزدیک و افکار و فرهنگ آنها آشنا میسازد ، بنابراین کتاب حلقه اتصال همه انسانهاست.
ما باید تلاش کنیم مسیر خلق کتاب و کتاب خوانی و دوستداشتن کتاب و یاد کتاب را بیشتر و بیشتر کنیم؛ این حبل متینی که ما را به همه اعصار و کشورها متصل میکند، کتاب است.
ما باید زمینه را برای فعالیت فرهنگدوستان فراهم کنیم. ما باید مشکلات را از پیش پای صنعت نشر بداریم. ما باید فضا را برای همه آنها که در این عرصه تلاش میکنند فراهمتر کنیم.