اقتصاد مقاومتی باید بر مبنای روحیه و تفکر بسیجی باشد و مسوولان نظام توجه خود را به داخل کشور معطوف دارند و بهبود مسائل اقتصادی و رفع مشکلات کشور را به برداشته شدن تحریم ها متوقف نکنند.
اقتصاد کشور باید فعال وپویا باشد و نباید منفعلانه عمل کند ،باید برنامه ریزان جلوتر از زمان حرکت کنند و از قبل برنامه داشته باشند و اجازه ندهند شرایط اقتصادی که در آینده به وجود می آید مشکل ساز شود.
مجلس باید با قانونگذاری و اصلاح قانون بر اساس سند اقتصاد مقاومتی گام بردارد و قوه قضاییه نیز با فراهم کردن امنیت لازم وبرخورد قاطع با فساد مالی واداری و دولت نیز با اجرای درست سیاست های اقتصاد مقاومتی گام بردارد.
اگر مسئولین به توان داخلی و به مردم اعتماد کنند بسیاری از درب های بسته گشوده خواهد شد. نباید چشم به شکستن تحریم ها داشت تا دشمن نقطه ضعف ما را پیدا کرده و روی آن انگشت بگذارد و پافشاری کند.
دشمن فکر می کند با این فشارهای اقتصادی که به این ملت می آورد، توانسته است کار خود را پیش ببرد و این ملت را وادار به تسلیم و عقب نشینی کند. تنها راه کار و برنامه ای که می تواند در مقابل این ترفند دشمن مؤثر واقع شود، همین برنامه اقتصاد مقاومتی است .
سرمایه ی وحدت، سرمایه ی پیروزی این مملکت و ملت است. این وحدت به این سادگی به دست نیامده است. همه ی ما یک ملت هستیم، همه با هم برادریم، هیچ قوم و گروه و قشری بر دیگری برتری ندارد. نباید کسی با نظام و حکومت طلبکارانه برخورد کند. ما همه بدهکار شهدا و انقلاب هستیم، این عزت، استقلال، آزادی و سربلندی که نصیب ما شده از برکت خون شهدا است، از برکت انقلاب است.
ملت ما همان طور که در 22 بهمن به جهانیان نشان دادند که با بصیرت و وحدت و مقاومت در مقابل دشمن خواهند ایستاد و بر مشکلات فائق خواهند آمد و دشمن را شکست خواهند داد.
مقاومت و ایستادگی در برایر مشکلات اقتصادی و تحریمها رمز پیروزی است و با صبر و برنامه ریزی در امور اقتصادی از این مشکلات نیز گذر خواهیم کرد.
پرداختن به روزه و رمضان می تواند به عنوان زیرساخت روحیه ی اقتصاد مقاومتی و فراموش نشدن حماسه اقتصادی مورد استفاده قرار گیرد ماه مبارک رمضان فرصتی مناسب جهت بهرمندی از ظرفیت های عظیم معنوی است که مسئولین میتوانند با برپایی جلسات فرهنگی و مذهبی شیوه ی تدبرو تفسیر قرآن کریم و مشکلات مسلمانان جهان را تبیین و منویات مقام معظم رهبری را مدنظر قرار دهند.
یه زمانی دشمن به ما حمله کرده بود، توی همه چیز تحریم بودیم حتی سیم خاردار، توان دفاعی کشور خیلی پائین بود و دشمن همینجوری داشت شهر های ایران رو زیر پای خودش له می کرد. اقتصاد کشور در بحران شدیدی قرار داشت و از طرفی انقلاب تازه جون گرفته بود و هنوز فرهنگ درست و حسابی تو کشور جاری نشده بود.
اینجا بود که مردم با عزم ملی اومدن تو صحنه. یه عده رفتن سمت جبهه و شروع به جهاد کردند. یه عده پشت خط شروع به جهاد فرهنگی کردند. یه عده دیگه مأمور جمع آوری کمک های مردمی به جبهه شدند. در این زمان اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی شکل گرفت. ولی برای مقابله با دشمن و عبور از مناطق و یا احداث سنگر ها و همچنین فکر خلاق برای طراحی نقشه عملیات نیاز به ایمان و فداکاری و فکر و اندیشه و ایثار و از خود گذشتگی و تلاش بود.
برای همین مدیریت جهادی شکل گرفت. افراد نخبه بدون پارتی و توجه به حزب و گروه ها و بازی های سیاسی انتخاب شدند و راه ها و سنگر ها و سد ها و پل ها رو با کمترین بودجه و با بهره برداری از ابزارهای موجود محیط اطرافشون احداث کردند.
عده ای دیگه با روحیه جهادی بدون توجه به مادیات و تحرکات جناحی و حزبی نقشه های حمله و دفاع از مناطق حساس رو طرح ریزی کردند. و عده ای دیگه با از خود گذشتگی و جهاد در راه خدا سینه سپر کردند و رفتند و جلوی دشمن ایستادن.
توی اون بحران اقتصادی، فوج فوج کالا و هدایای مردمی که ناشی از عزم ملی بود بخاطر جهاد فرهنگی درست راهی جبهه ها شد و با مدیریت جهادی کشور عزیزمون توانست بر چندین کشور که در این جنگ تحمیلی شرکت کرده بودند به لطف خدا پیروز بشه.
حالا هم همون دوران تکرار شده. هم تحریم هستیم و هم اقتصاد و فرهنگ ما دچار بحران شده. اما از عزم ملی مردم چیزی کم نشده به شرطی که مسئولین بتوانند خوب مدیرت جهادی کنند.بنابر این برای رفع این بحران ها دوباره نیاز به اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی داریم.
همواره بسیج به عنوان پرچم دار فرهنگ ایثار، گذشت، مقاومت، از خودگذشتگی، فتوت، حماسه سازی و ایستادگی در برابر دشمنان شناخته می شود و مایه افتخار انقلاب است .
بسیجیان امروز باید مانند سال های جنگ در صحنه باشند وبرای اقتدار نظام مقدس جمهوری اسلامی گام بردارند.نام بسیجی یادآور هشت سال دفاع مقدس و دلاورمردی های رزمندگان در جبهه های حق علیه باطل است .
بسیجیان پس از پیروزی انقلاب و در دوران دفاع مقدس همواره در خط مقدم حرکت کرده اند و وابستگان به سپاه و بسیج باید به گونه ای عمل کنند که در اخلاق و روحیه خدمتگزاری به مردم، نمونه باشد.
نظام اقتصادی اسلام دارای سمت و سو و اهداف مادی و معنوی معینی است که می توان آنها را به شرح زیر طبقه بندی کرد:
1- هدایت مردم به سمت اخلاق کریمه و ارزشهای معنوی.
3- رشد استعدادها و شکوفایی قدرت ابتکار و خلاقیت انسانها.
4- ریشه کن کردن فقر در جامعه.
5 - اولویت دادن به منافع و مصالح مستضعفان و محرومان و رسیدگی خاص به آنها.
6- برآوردن نیازهای اقتصادی مشروع و معقول مردم.
7- رشد و شکوفایی اقتصادی و بارور کردن تجارت، صنعت و کشاورزی و. . .
8 - ایجاد رفاه، آسایش و امنیت اقتصادی برای عموم افراد جامعه.
9- پرهیز از وابستگی اقتصادی به بیگانه و نفی سلطه اجانب بر اقتصاد کشور.
10- گسترش مشارکت عمومی مردم بویژه مستضعفان و محرومان در اقتصاد.
از نظر حضرت امام (ره) ، اقتصاددر اسلام هدف نیست بلکه وسیله و ابزاری برای تکامل معنوی جامعه است. همچنین تبیین و پیاده کردن نظام اقتصادی اسلام بعهده علما و محققین اسلامی و کارشناسان مسلمان و متعهد است که باید اولا نظام اقتصادی اسلام را مطابق نیازها، شرایط و مقتضیات روز از منابع اسلامی استخراج، تبیین و تدوین نمایند و ثانیا طرحها و برنامه هایی برای تحقق آن ارائه دهند.
حضرت امام (ره) ، انقلاب اسلامی را انقلاب محرومین و مستضعفین می دانستند. در واقع انقلاب اسلامی اصولا از جانب مستضعفین علیه مستکبرین برپا شد.
از دیدگاه امام (ره) ، اقتصاد اسلامی نه سرمایه داری است و نه کمونیستی یعنی هیچ کدام از این دو مکتب مشروعیت ندارند.موضوع مالکیت فردی که محل نزاع این دو دیدگاه است در حد معقول و مشروع در اسلام وجود دارد و خیلی هم گسترده است و محدود به آنچه سوسیالیستها میگویند نیست. در اصل اسلام، محدودیت مالکیت فردی تنها بر اساس رعایت حلال و حرام و مشروع و نامشروع است، این حد مشروعیت، کنترل شدیدی در ثروت از لحاظ کمی و کیفی بوجود میآورد.
ناگفته پیداست که دست یابی به استقلال از اهداف اولیه انقلاب شکوهمند اسلامی بوده است و طبعا توجه به خودکفایی اقتصادی و در نتیجه حصول استقلال همواره مد نظر حضرت امام بوده است.از نظر امام اقتصاد تنها یک وسیله برای رسیدن به اهداف غایی بشر است و نه هدفی که همه فعالیت های انسان بر مبنای آن تنظیم شود.
نتیجه سخن این که در صورتی می توان اداره نظام را، اداره ای اسلامی دانست که تمامی الگوها، مدل های توسعه و ساختارهای اجتماعی بر اساس مبانی دینی شکل گرفته باشد .تحقق این امر خطیر بر عهده نهادهای فرهنگ ساز جامعه است.