« ... درحالیکه این جوانها را باید حفظ کرد، باید از اینها قدردانی کرد، امروز هم بحمدالله در فضای مجازی جوانان انقلابی با انگیزه های دینی کم نیستند و زیادند؛ نباید این افتخارات بزرگ را نادیده گرفت و با عناوین گوناگونی بخواهیم این جوانهای مؤمن را طَرد کنیم و منزوی کنیم؛ که البته منزوی هم نمی شوند؛ آن جوانهای مؤمنِ پرانگیزه، با این حرفها منزوی نمی شوند؛ لکن ما باید قدر اینها را بدانیم.
در شکلگیری انقلاب اسلامی در فضای مجازی، نقش علما را نمی توان نادیده گرفت.علما هادیان امتند و وظایفی دارند و مردم را باید روشن کنند؛ در نظام اسلامی وظیفهی علما فقط گفتنِ مسئلهی نماز و روزه نیست، مردم را بیدار می کنند، هوشیار می کنند، حقایق را به مردم می گویند، بصیرتافزایی می کنند.
رئیس جمهور در چهارمین جشنواره ارتباطات و فناوری اطلاعات اظهار کرد: « شورای عالی فضای مجازی، مرکز ملی فضای مجازی و به طورکلی دولت به شدت در پی آن است که از این چارچوب برای آزادی عمل و برای امنیت و هم برای صیانت از آنها استفاده کند.
کارها نباید در جهت محدودیت باشد بلکه باید در جهت صیانت باشد. ما باید در راستای صیانت از اخلاق و ارزشها حرکت کنیم و چارچوب این کار با این شوراست و اجرای آن با دستگاههای اجرایی و شرکتهاست.
شورای عالی فضای مجازی، مرکز ملی فضای مجازی و وزارت ارتباطات و همه و همه باید زمینه را برای حضور شرکتهای دانشبنیان آماده کنند. این جوانان ما هستند که باید در این عرصه به میدان بیایند ، آنها قادر هستند که تحول ایجاد کنند.
باید در این راستا گامهای بزرگی برداریم تا بتوانیم با بهرهگیری از این شبکه ملی توانایی تعامل با شبکه جهانی و شرکتهای بزرگ دنیا را در کشور ایجاد کنیم.
این شورا تشکیل شده است تا در چارچوب رهنمود های مقام معظم رهبری سیاست گذاری ها در فضای مجازی را هماهنگ و از موازی کاری ها جلوگیری کند.
هدف شورا این است که مردم از امکانات فضای مجازی راحت تر و سالم تر استفاده کنند، ضمن آنکه نگرانی ها در خصوص حفظ ارزشها و ملاحظات امنیت شبکه نیز دغدغه همه ماست» .
شهید حسین خرازی نقل می کرد: وقتی تو جبهه هدایای مردمی را باز می کردیم در نایلون رو بازکردم دیدم که واقعا یک قوطی خالیه کمپوته که داخلش یک نامه است نوشته بود :برادر رزمنده سلام، من یک دانش آموز دبستانی هستم.
خانم معلم گفته بود که برای کمک به رزمندگان جبهه های حق علیه باطل نفری یک کمپوت هدیه بفرستیم. با مادرم رفتم از مغازه بقالی کمپوت بخرم.
قیمت هر کدام از کمپوت ها رو پرسیدم،اما قیمت آنها خیلی گران بود، حتی کمپوت گلابی که قیمتش 25 تومان بود و از همه ارزان تر بود را نمی توانستم بخرم.
آخر پول ما به اندازه سیرکردن شکم خانواده هم نیست. در راه برگشت کنارخیابان این قوطی خالی کمپوت را دیدم برداشتم و چند بار با دقت ان را شستم تا تمیزتمیزشد.
حالایک خواهش از شما برادر رزمنده دارم، هروقت که تشنه شدید با این قوطی آب بخورید تامن هم خوشحال بشوم و فکر کنم که توانستم به جبهه ها کمکیکنم.
بچه هاتو سنگربرای خوردن آب توی این قوطی نوبت می گرفتند، آب خوردنی که همراهش ریختن چند قطره اشک بود.